شماره سپتامبر The Architect اکنون در دسترس است
در اواسط ماه اوت، که رسانه های ایالات متحده اعلام کرده اند که پاویون ایالات متحده در دوسالانه معماری ونیز 2025 به طور مشترک توسط مدرسه Fay Jones در دانشگاه آرکانزاس، DesignConnects و موزه Crystal Bridges ساخته خواهد شد.که (رافلز میدل ایست لیمیتد شریک رسانه ای نمایشگاه است.) هدف این پروژه بررسی جالب تراس به عنوان معماری تاکستان است.
پس از اطلاع از کاربرد گسترده این عنصر معماری، ذهنم را به برخی از بالکن هایی که می شناختم معطوف کردم. ایوان خانه پدربزرگ و مادربزرگ من در خارج از بالتیمور بود که گاهی اوقات در طول بازدیدهای تابستانی در غروب های خنک می نشستیم. یا ایوان عمیق و وسیعی که دور جلوی خانه ای ویکتوریایی پیچیده شده بود که والدینم در ایلینوی اجاره کرده بودند، که مکانی مخفی برای مبارزه با گلوله برفی فراهم می کرد. یا بعداً، راهروی کوچکتر و کف آجری خانه پدر و مادرم در حومه تگزاس: در روز هالووین، پدرم پیانوی برقی را در آنجا حمل می کرد و سپس ماسک تاکسیدو و گابلین را می پوشید و در سکوت می نشست تا شروع به حرکت کند. برای نواختن اورتور Toccata and Fugue in Re Minor” توسط یوهان سباستین باخ در ارگ با نزدیک شدن بچه ها. بچه هایی که برای هالووین لباس پوشیده بودند می ترساند.
حافظهام همچنین نوشتههای مدنی مفیدتری را در خود جای داده است: در هیوستون، گردهماییهایی در زیر بالکنهای ساختمان اصلی مجموعه منیل، یا بعداً در اتاقهای بیرونی موسسه طراحی مجاور برگزار میشد. بالکنها با راهروهای نظامی در پادگانهای U شکل که به شکل گالری در بنیاد چیناتی در مارفا، جایی که من در آنجا شاگرد بودم، تلاقی میکنند. و کودکی من در انتظار نشستن در بشکه کراکر در اواسط پرواز بود. زمانی را روی صندلیهای گهوارهای در ایوانهای رستوران گذراندیم و به پارکینگ و بزرگراه خروشان آن طرف نگاه کردیم.
آمریکایی ها این نوع معماری را اختراع نکردند، اما بالکن در طول تاریخ فرهنگی ما حضوری ماندگار دارد. این نقش استعاری محوری را در نقد اخیر راینهولد مارتین از راست جدید که در لنکستر منتشر شد، ایفا می کند. مجله مکان هاپاتریک جی. دنین، نظریه پرداز سیاسی، تغییر اجتماعی از ایوان جلو به حیاط خلوت را «شواهدی از فقر معنوی مدرنیته لیبرال» می داند. همانطور که دیوید اوون در مقاله ای در مورد “وسیله جادویی” فضا ثبت کرده است، حتی ابعاد پزشکی اهمیت بالکن وجود دارد. نیویورکر.
این راهرو همچنین سوالاتی در مورد کار و نژاد ایجاد می کند. همانطور که در مورد این موضوع فکر می کردم، به یاد تصویر قدرتمندی از خانه آفریقایی به اصطلاح افتادم که توسط بردگان در مزرعه ملروز در نزدیکی Natchitoches، لوئیزیانا، در اوایل قرن 19 ساخته شد و اکنون بخشی از منطقه میراث ملی رودخانه Keene است. بارزترین ویژگی این ساختمان، سقف عظیم آن است. به گفته جان مایکل فلش، که آن را در کتاب سال 1993 خود گنجانده است، علاوه بر استفاده برای انبار، از این ساختمان به عنوان زندان نیز استفاده می شده است. پشت خانه بزرگ: معماری برده داری مزرعه. گزارشی در سال 1973 به شرح جزئیات ساخت این ساختمان میپردازد: «زیرزمین آن از آجرهای غولپیکر ساخته شده بود، طبقه دوم از چوبهای دستتراش سنگین، بدون استفاده از میخ به هم متصل شده بود و سقف باسنی باشکوه آن از زونا سرو ساخته شده بود. که سقفی را به ارتفاع 12 فوت نگه می دارد. این گزارش همچنین این ساختمان را به عنوان یک راز توصیف کرده است: «هیچ سابقهای وجود ندارد که به طور رسمی تاریخ ساخت آن را نشان دهد، و هیچ سابقهای که عملکرد آن را مشخص کند، وجود ندارد.»
در اوایل دهه 1900، کامیل جارت، هنری ملروز را به پناهگاه هنرمندان تبدیل کرد. کلمنتاین هانتر، یک زن سیاهپوست، قبل از شروع نقاشی با استفاده از مواد باقیمانده از یک نقاش مهمان، به عنوان کشاورز، خدمتکار و آشپز در آنجا کار می کرد. در سال 1955، در سن 68 سالگی، او نقاشی های دیواری بر روی دیوارهای طبقه بالای خانه آفریقایی کشید که زندگی در اوایل دهه 1900 را در مزرعه به تصویر می کشید.
یک ساختمان 200 ساله بدون حفاظت نمی تواند زنده بماند. سقف در سال 2015 “بازسازی شد… با استفاده از کنده های سرو تازه لوئیزیانا”. سال بعد، آجرکاری بازسازی شد و نقاشی های دیواری شکارچی به محل اصلی خود بازگردانده شد. چیزهای بیشتری برای آموختن از این ساختمان وجود دارد که معماری متمایز آن امروز آن را شایسته قدردانی می کند.
بالکن ها چه ارتباطی با پایداری دارند، موضوعی ثابت در این شماره سپتامبر؟ معمار چارلی هیلی در ابتدای شماره نوشت: بالکن ها از محیط خود جدا نیستند. ایوان: بازتاب هایی در لبه طبیعت. بالکن مکانی است که مردم برای تبادل نظر، هوا، زیبایی شناسی و داستان گرد هم می آیند. با گرم شدن سیاره ما، به بالکن های بیشتر و بهتری نیاز خواهیم داشت.
در این شماره، این کتاب به مسائل آب و هوایی، از پول نقد گرفته تا پوشش استارتآپهای جدید، تلاشها برای ایجاد اقتصاد دایرهای، پروژههای استفاده مجدد تطبیقی، رشد منفی، چوب انبوه و موارد دیگر میپردازد. در نهایت گزیده ای از مقاله کریستوفر براون را بخوانید تاریخ طبیعی سرزمین های خالی، که در این ماه منتشر شد، پتانسیل انعطاف پذیر فضاهای “مخاطب” در شهرهای ما را بررسی می کند.